♥ فرزند ما ♥

دلتنگی

1391/1/14 19:54
نویسنده : مامان
322 بازدید
اشتراک گذاری

مي دانم هر از گاهي دلت تنگ مي شود. همان دل هاي بزرگي كه جاي من در آن است، آن قدر تنگ مي شود كه حتي يادت مي رود من آنجايم.

دلتنگي هايت را از خودت بپرس و نگران هيچ چيز نباش!

هنوز من هستم.

هنوز خدايت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمي خواهم تو همان باشي!

تو بايد در هر زمان بهترين باشي.

نگران شكستن دلت نباش!

مي داني؟ شيشه براي اين شيشه است چون قرار است بشكند.

و جنسش عوض نمي شود ...

و مي داني كه من شكست ناپذير هستم ...

و تو مرا داري ...براي هميشه!

چون هر وقت گريه مي كني دستان مهربانم چشمانت را مي نوازد ...

چون هر گاه تنها شدي، تازه مرا يافته اي ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صداي لرزان و استوارت را بشنوم،

صداي خرد شدن ديوار بين خودم و تو را شنيده ام!

درست است مرا فراموش كردي، اما من حتي سر انگشتانت را از ياد نبردم!

دلم نمي خواهد غمت را ببينم ...

مي خواهم شاد باشي ...

اين را من مي خواهم ...

تو هم مي تواني اين را بخواهي. خشنودي مرا.

من گفتم : وجعلنا نومكم سباتا (ما خواب را مايه آرامش شما قرار داديم)

و من هر شب كه مي خوابي روحت را نگاه مي دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را مي فشارد.

شب ها كه خوابت نمي برد فكر مي كني تنهايي ؟

اما، نه من هم دل به دلت بيدارم!

فقط كافيست خوب گوش بسپاري!

و بشنوي ندايي كه تو را فرا مي خواند به زيستن!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

نرگسی
14 فروردین 91 20:16
التماس دعا خانومی ..
مامان تنها
14 فروردین 91 20:59
خيلي قشنگ بود
يك دوست
15 فروردین 91 21:52
عزیزم آهنگ صدایت با به دنیا آمدنت زیباترین ترانه زندگي مادرت ، نفس هایت تنها بهانه نفس کشیدنش و وجودت تنها دلیل زنده بودنش است ، پس با او بمان تا زنده بماند. تولدت مبارک
زری مامان مهدیار
7 خرداد 91 18:43
مطلب بسیار زیبایی بود دوست خوبم