دلنوشته
آسمان چشم گشاده تا از انوار الهی معصومه اهل بیت نورانی شود و ظرف دلش را پر از پرواز فرشتگان سازد.
زمین دل گشوده تا همه عطشش را با کرامت کریمه اهل بیت سیراب سازد.
زمان، هروله میکند تا هلال ذیقعده را در آغوش کشد و از خبر ولادتِ نوری از انوار ولایت در مهد امامت و وصایت، سرشار شور و مستی شود.
سلام بر دیدگان معصومی که عصمت، ناخدای دریای نگاهش بود.
سلام بر تو، بانوی آبها و آیینهها!
سلام بر تو، زیباترین مطلع غزلهای عاشقی!
سلام بر نجابت دستها و کرامت نگاههایت!
«اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطمة معصومه»
خوشا به حال همه اونایی که امروز قم هستن...
سلام نی نی جونم!! خیلی وقت بود که باهات حرف نزده بودم!! اخه حرفی برای زدن ندارم!!
روزی که شروع کردم به نوشتن وبلاگ فکر میکردم قراره از همون اول از تو بنویسم!
از اومدنت, از بزرگ شدنت, اما مثه اینکه قرار نیس تو زود بیای!
برا همین حرفی برای زدن ندارم! چون قرار بود تو این وبلاگ فقط از تو بنویسم! عزیزم زودی بیا تا اینجا پر بشه از حرف واسه نی نی جونم!!
عزیزم اون بالا پیش خدا بهت خوش میگذره؟؟ حتما خوش میگذره که دوس نداری بیای دیگه
عزیزم من و بابایی یه سری برنامه پزشکی, تغذیه, عبادی و ... گذاشتیم که برا اومدن شما آماده تر بشیم... سال پیش هم کلی با برنامه ریزی برا اومدنت اقدام کردیم...ولی امسال میخوام به کمک خدا با جدیت بیشتری برا اومدنت تلاش کنم عزیزم...قراره منم یه سری آزمایش بدم (البته یه سری آزمایش مقدماتی من و بابایی قبلا دادیم)که اگه خدایی نکرده مشکلی بود رفعش کنیم...انشاالله اگه مشکلی نبود تا2,3 ماه آینده تلاشمون رو برا اومدنت بیشتر کنیم!فقط خدا کنه دوباره مثه سال قبل مشکلی پیش نیاد
عزیزم برا مامانی دعا کن...
خیلی دلم میخواد اون دستای کوشولوت رو تو دستم بگیرم...عزیزم خیلی از کسایی که خیلی دیرتر از ما ازدواج کردن دارن یکی یکی نی نی هاشون رو بغل میگیرن... ببین چه نی نی های خوبی دارن که مامان و باباشون اذیت نمیکنن؟؟تو هم نی نی خوبی باش و زودی بیا تو دل مامانی! قول میدم سعیمو بکنم که مامان خوبی باشم!!!
خیلی دوست دارم کوشولوی من...